استراتژی کشش (Pull) و رانش (Push) در بازاریابی
استراتژی کشش یا Pull Strategy در بازاریابی چیست؟
استراتژی کشش در بازاریابی به تکنیکهایی اشاره دارد که با استفاده از تبلیغات و ابزارهای مختلف، مشتریان را ترغیب به خرید محصول یا خدمات میکند. بهعنوان مثال، ارائه تخفیفهای ویژه یا برگزاری کمپینهای خرید دو برای یکی از نمونههای موفق این استراتژی هستند. هدف اصلی این روش، جذب مشتریان و افزایش فروش است. با این حال، اجرای موثر این استراتژی نیازمند برنامهریزی دقیق است تا از بروز مشکلات احتمالی جلوگیری شود. از مزایای اصلی استراتژی کشش ، ایجاد اعتماد و وفاداری در مشتریان است که به مرور زمان موجب افزایش فروش و تقویت ارتباط با مشتریان میشود.
استراتژی رانش یا Push Strategy در بازاریابی چیست؟
استراتژی رانشی در بازاریابی روشی است که بر خلاف استراتژی کششی، تمرکز آن بر تحریک کانالهای توزیع و بازاریابی برای تبلیغ و فروش محصولات یا خدمات شماست. در این روش، تولیدکنندگان با ارائه تخفیفها و پیشنهادات جذاب، عمدهفروشان و خردهفروشان را ترغیب میکنند تا محصولاتشان را به مقدار زیاد خریداری کنند. به عنوان مثال، یک شرکت تولید ماکارونی میتواند تخفیفهای ویژهای برای فروش عمده ارائه دهد. این تخفیفها عمدهفروشان و مغازهداران را ترغیب میکند تا محصولات بیشتری خریداری کنند و سپس بهطور فعال این محصولات را به مشتریان نهایی عرضه کنند. این استراتژی به افزایش فروش و بهبود توزیع محصولات کمک میکند و با استفاده از تشویقهای مالی و تخفیفهای ویژه، کانالهای توزیع را به حرکت درمیآورد.
مزایای استراتژی بازاریابی کشش یا Pull
استراتژی بازاریابی کشش مزایای متعددی دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم. این مزایا ممکن است بسته به نحوه اجرای استراتژی متفاوت باشد، اما بهطور کلی، موارد زیر از مهمترین مزایای بازاریابی کشش به شمار میروند :
ارتباط مستقیم با مصرف کننده : با استفاده از استراتژی کشش، کسبوکارها میتوانند مستقیماً با مصرفکنندگان در ارتباط باشند. این ارتباط مستقیم به کسبوکار اجازه میدهد تا بازخورد فوری دریافت کند و به نیازها و انتظارات مشتریان سریعتر پاسخ دهد.
وفادار شدن مشتریان در زمانی کوتاه : این استراتژی به جذب و حفظ مشتریان کمک میکند. وقتی مشتریان از طریق پیشنهادات ویژه، تخفیفها و کمپینهای تبلیغاتی جذب شوند، احتمال وفاداری آنها به برند افزایش مییابد و در مدت زمان کوتاهی به مشتریان دائمی تبدیل میشوند.
افزایش قدرت معامله با سیستم بازار و توزیع : بازاریابی کشش میتواند به کسبوکارها در افزایش قدرت چانهزنی با سیستمهای بازار و توزیع کمک کند. با افزایش تقاضا از سوی مصرفکنندگان نهایی، توزیعکنندگان و خردهفروشان مجبور میشوند برای تامین نیازهای بازار، محصولات برند را در اولویت قرار دهند.
کمک به برندسازی محصول : این استراتژی به ارتقای شناخت و اعتبار برند کمک میکند. با اجرای کمپینهای تبلیغاتی موثر و جذب مشتریان جدید، برند میتواند در ذهن مصرفکنندگان تثبیت شود و جایگاه قویتری در بازار پیدا کند.
ارزیابی مقبولیت محصول یا خدمت : بازاریابی کشش امکان ارزیابی سریع مقبولیت محصولات یا خدمات جدید را فراهم میکند. با مشاهده واکنشها و بازخوردهای مشتریان، کسبوکارها میتوانند تغییرات و بهبودهای لازم را بهسرعت اعمال کنند و استراتژیهای خود را بهینهسازی نمایند.
محدودیت های استراتژی کشش یا Pull
هر استراتژی بازاریابی، علاوه بر مزایا، معایبی نیز دارد. این معایب ممکن است بهحدی باشند که برخی برندها ترجیح دهند از این استراتژیها استفاده نکنند. در ادامه، به بررسی محدودیتهای استراتژی بازاریابی کشش میپردازیم:
نیاز به وفاداری بالا : این استراتژی تنها زمانی مؤثر است که برند شما دارای وفاداری بالا در میان مشتریان باشد. اگر مشتریان به برند شما اعتماد نداشته باشند یا ارتباط قوی با آن نداشته باشند، اجرای این استراتژی ممکن است نتایج مطلوبی بههمراه نداشته باشد.
زمان بر بودن نتایج : بهدستآوردن نتایج ملموس از این استراتژی نیازمند زمان زیادی است. کسبوکارها باید صبور باشند و بهطور مداوم بر روی جذب و نگهداشتن مشتریان کار کنند تا بتوانند از مزایای این استراتژی بهرهمند شوند.
چالش های رقابتی : در بازارهای پررقابت، اجرای این استراتژی دشوارتر میشود. برندها باید بتوانند خود را از رقبا متمایز کنند و پیشنهادات جذابتری ارائه دهند تا بتوانند توجه مشتریان را جلب کنند و وفاداری آنها را بهدست آورند.
نیاز به دانش عمیق بازار : پیادهسازی موفق این استراتژی نیازمند درک عمیق از بازار هدف و مبانی بازاریابی است. مجری این پروژه باید با تحلیل دقیق بازار، نیازها و خواستههای مشتریان، و نیز نقاط قوت و ضعف رقبا آشنا باشد تا بتواند برنامههای موثری را اجرا کند.
مزایای استراتژی بازاریابی رانش یا Push
همانطور که پیشتر توضیح دادیم، استراتژی رانش برعکس استراتژی کشش عمل میکند و مزایای متعددی نیز دارد که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم:
ارتقای سریع محصول : یکی از مهمترین مزایای این استراتژی، ارتقای سریع محصول است. با استفاده از تکنیکهای بازاریابی رانش، میتوان در مدت زمان کوتاهی محصول یا خدمات جدید را به بازار معرفی و توجه مشتریان را جلب کرد.
حمایت از کانالهای توزیع : این استراتژی به تقویت کانالهای توزیع کمک میکند. با ارائه تخفیفها و مشوقهای جذاب به خردهفروشان و عمدهفروشان، میتوان آنها را ترغیب کرد تا محصولات شما را بیشتر تبلیغ و توزیع کنند.
افزایش فروش : با توجه به اینکه در این روش محصولات بهطور مستقیم به خردهفروشان و عمدهفروشان عرضه میشود، فروش محصولات افزایش مییابد. این امر باعث میشود تا محصولات شما بهسرعت در بازار موجود شده و دسترسی مشتریان به آنها راحتتر شود.
صرفهجوییهای انبوه : اجرای استراتژی رانش به شرکتها امکان میدهد تا از تخفیفهای حجمی و خریدهای انبوه بهرهمند شوند. این کار باعث کاهش هزینههای تولید و توزیع میشود و به بهبود سودآوری شرکت کمک میکند.
محدودیت های استراتژی بازاریابی رانش یا Push
استراتژی بازاریابی رانش، مانند استراتژی کشش، معایبی دارد که باید پیش از اجرا به دقت بررسی شوند. این معایب میتوانند چالشهایی را برای شرکتها ایجاد کنند، بنابراین توصیه میشود توجه ویژهای به آنها داشته باشید:
نیازمند تیم فعال و مجرب : اجرای موفقیتآمیز این استراتژی به یک تیم بازاریابی پویا و حرفهای نیاز دارد. این تیم باید توانایی ایجاد و حفظ ارتباطات قوی با خردهفروشان و عمدهفروشان را داشته باشد و بتواند بهسرعت به تغییرات بازار واکنش نشان دهد. عدم وجود چنین تیمی میتواند منجر به ناکارآمدی استراتژی شود.
دسترسی محدود به عمدهفروشان : در این رویکرد، بیشتر تمرکز بر روی خردهفروشان است، زیرا دسترسی به آنها آسانتر و تاثیرگذاری مستقیمتر است. این امر میتواند منجر به محدودیتهایی در دستیابی به عمدهفروشان بزرگتر و پرنفوذتر شود که ممکن است برای توزیع گستردهتر محصول ضروری باشند.
نیاز به پیشبینی دقیق نیازها و علایق مشتریان : موفقیت در استراتژی رانش مستلزم پیشبینی دقیق نیازها و خواستههای مشتریان است که ممکن است بهسرعت تغییر کنند. تغییرات سریع در سلیقه و تقاضای مشتریان میتواند منجر به تولید و توزیع محصولاتی شود که ممکن است بازار مناسبی برای آنها وجود نداشته باشد. این امر ریسک انبارش طولانیمدت و کاهش فروش را افزایش میدهد.
رقابت شدید و نیاز به تخفیفهای جذاب : برای جذب خردهفروشان و ترغیب آنها به توزیع محصولات، معمولاً باید تخفیفها و مشوقهای جذابی ارائه دهید. این امر میتواند سودآوری کوتاهمدت را تحت تأثیر قرار دهد و نیاز به منابع مالی بیشتری برای حفظ رقابت ایجاد کند.
چگونه استراتژیهای کشش و رانش به فروش منجر میشوند
استراتژیهای بازاریابی کشش و رانش با ایجاد تعاملات دو سویه با مشتریان و تأمینکنندگان، موجب افزایش فروش میشوند. در استراتژی کشش، شما بهدنبال جذب مشتریان نهایی هستید و آنها را از طریق تبلیغات و پیشنهادهای ویژه مانند تخفیفها و کمپینهای “یکی بخر دو تا ببر” به خرید محصولات ترغیب میکنید. این استراتژی با ایجاد آگاهی و جذب مستقیم مشتریان نهایی، تلاش میکند تا تقاضا برای محصول شما را افزایش دهد. از سوی دیگر، استراتژی رانش بر تحریک کانالهای توزیع و تأمینکنندگان تمرکز دارد. در این روش، شما با ارائه تخفیفها و مشوقهای مالی به عمدهفروشان و خردهفروشان، آنها را ترغیب میکنید تا محصولات شما را در حجم بیشتری خریداری و تبلیغ کنند. این کار نهتنها موجب افزایش موجودی محصولات شما در بازار میشود، بلکه تأمینکنندگان نیز با انگیزه بیشتری به فروش محصولات شما میپردازند.
ترکیب این دو استراتژی باعث میشود که از یک سو، مشتریان نهایی بهصورت مستقیم به خرید محصولات شما ترغیب شوند و از سوی دیگر، تأمینکنندگان و خردهفروشان نیز با انگیزههای مالی به توزیع و فروش محصولات شما بپردازند. این تعاملات دوسویه در نهایت به افزایش فروش و موفقیت کسبوکار شما منجر میشود. استفاده از این روشها همچنین به ایجاد برندینگ قویتر و وفاداری بیشتر مشتریان کمک میکند، زیرا مشتریان با تجربههای مثبت و تخفیفهای جذاب، به برند شما اعتماد بیشتری پیدا میکنند و تأمینکنندگان نیز با دیدن بازدهی مناسب، تمایل بیشتری به همکاری با شما خواهند داشت.
نمونه های استراتژی کشش و رانش در بازاریابی
یکی از نمونههای موفق استراتژی کشش مربوط به شرکت سامسونگ است. این شرکت هنگام معرفی سری جدید گوشیهای گلکسی، تمرکز زیادی روی ویژگیهای نوآورانه مانند دوربین با کیفیت بالا و نمایشگر بدون حاشیه داشت. سامسونگ با استفاده از تبلیغات گسترده در تلویزیون، شبکههای اجتماعی و بیلبوردها توانست مشتریان را به سمت خرید این محصولات جذب کند. این نوع تبلیغات گسترده موجب شد تا مشتریان بهطور مستقیم به خرید محصولات سامسونگ ترغیب شوند و برند سامسونگ در ذهن آنها ماندگار شود.
برای نمونهای از استراتژی رانش، میتوان به یک شرکت تولیدکننده نوشیدنیهای انرژیزا اشاره کرد. این شرکت قبل از فصل تابستان، تخفیفهای ویژهای برای خریداران عمده ارائه میدهد. با ارائه تخفیفهای جذاب و شرایط ویژه برای خرید عمده، عمدهفروشان و خردهفروشان ترغیب میشوند تا موجودی بیشتری از محصولات انرژیزا را خریداری کنند. این کار علاوه بر افزایش فروش، موجب تقویت رابطه با تأمینکنندگان و افزایش حضور محصولات در بازار میشود.
جمعبندی
استراتژیهای کشش (Pull) و رانش (Push) در بازاریابی، دو رویکرد مهم برای جلب مشتری و افزایش فروش هستند. استراتژی کشش بر ایجاد تقاضا و جذب مستقیم مشتریان از طریق تبلیغات، تخفیفها و کمپینهای بازاریابی تمرکز دارد، در حالی که استراتژی رانش بر ترغیب کانالهای توزیع و خردهفروشان به تبلیغ و فروش محصولات تأکید میکند. هر دو استراتژی مزایا و معایب خاص خود را دارند و انتخاب بین آنها بستگی به نوع کسبوکار، بازار هدف و منابع موجود دارد. ترکیب هوشمندانه این دو رویکرد میتواند به ایجاد تعادل در جذب مشتریان و افزایش فروش منجر شود.
بازار یابی کشش و رانش چه تفاوتی باهم دارند؟؟؟
تفاوتهای کلیدی
رویکرد به مشتریان:
کشش: تمرکز بر جذب از طریق ایجاد تقاضا و ارتباط.
رانش: تمرکز بر ترویج مستقیم و فروش فوری.
روشهای بازاریابی:
کشش: تبلیغات، بازاریابی محتوا، شبکههای اجتماعی، SEO.
رانش: تبلیغات فروش، نمایندگان فروش، پخش و توزیع، تخفیفها.
اهداف:
کشش: ایجاد آگاهی و تقاضا، ارتباط طولانیمدت با مشتریان.
رانش: فروش سریعتر و دستیابی به اهداف کوتاهمدت.
نظارت روزانه بر تیم تاثیری بر موفقیت ما دارد؟
صدرصد همینطوره، نظارت روزانه باعث جلوگیری از فرار از مسئولیت میشود.